تب سرد

آهه دل

تب سرد

آهه دل

رهایم کن

 

آری تو خوبی، بدی از من بود و هست... 

 

لطفا برای خواندن ادامه متن به ادامه مطلب مراجعه کنید. 

 

********************* 

گفتمش هیچ مگو، با من بمان

کاش میگفت هرچه بر دل بود و بر جانش کشید

آن سیه چشمان برق دیروز ندارد چه کنم؟

کاش میبستی روز اول بر دیدار من

سردیش گاه از نگاهش بود و گاه دستان پر مهرش چه سود؟

سردیش از سوز و سرما نیست، از دلش هرچه بود

بیش مگو ، مرا تلخ تر مکن

آری تو خوبی، بدی از من بود و هست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد